جدول جو
جدول جو

معنی اسبه روشن - جستجوی لغت در جدول جو

اسبه روشن
سفید چهره، سفید رو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سایه روشن
تصویر سایه روشن
تاریکی و روشنایی، حالت میان تاریکی و روشنایی، قسمتی از تصویر یا منظره که در آن سیاهی سایه و روشنایی نور در هم آمیخته باشد
فرهنگ فارسی عمید
(یَ / یِ رَ / رُو شَ)
در اصطلاح نقاشی تقلید پرتو افتادن نور بجایی و روشن کردن قسمتی و تاریک گذاشتن قسمت دیگر. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سایه روشن
تصویر سایه روشن
تاریکی و روشنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایه روشن
تصویر سایه روشن
((~. رُ شَ))
تاریکی، روشنی، فضایی که بخش هایی از آن تیره یا تاریک و بخش های دیگرش روشن است، خط ها و سایه هایی که برآمدگی ها و فرورفتگی های اشیاء و چگونگی تابش نور بر آن ها را در یک تصویر نشان دهد (نقاشی)، زمانی که روشنایی روز
فرهنگ فارسی معین
تاریک روشن، تیره روشن
فرهنگ واژه مترادف متضاد